دل نوشته های یک بچه هیئتی....

نوشته ها ی منو نقد کنید تا بهتر بنویسم....

دل نوشته های یک بچه هیئتی....

نوشته ها ی منو نقد کنید تا بهتر بنویسم....

دل نوشته های یک بچه هیئتی....

به امید ظهور. . .

پیام های کوتاه
آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۳
  • ۰

پسر ها

سلام دوستان این تنها مطلبی هست که از خودم نیست و‌چون‌خییلی باهاش حال کردم میذارم شما هم استفاده کنید یاعلی


می گـفت:

پسـرها چقـدر چشـم نـاپـاک شـده انـد ...


یک بـار پشـت سـرش راه افتـادم ... 

در کوچـه اول ، پسـر جـوانی ایسـتاده بود ! 

تا نگـاهش به او و مانتـوی تنـگش افتـاد نیشـخندی زد و به سـر تا پـای انـدام دخـتر خیـره شـد ... 


همـان پسـر 

وقـتی مـن از جلـویش عبـور کـردم ...

 سـرش را پایـین انداخت و سرگـرم گوشی مـوبایلـش شـد ! 


در کوچـه دوم که کمـی هـم تنـگ بـود ..


چنـد پسـر در حـال حـرف زدن و بلـند بلـند خندیدن بودنـد.


دخـتر که نزدیکـشان شـد ،

نگـاه ها هـمه سمـت انـدام ...

و موهـای بلـند دخـترک چرخـید. 

یکـی از پسـر ها نیشـخندی زد

و دیگـری کاغـذی را در کـیف دخـتر انداخـت.

 تنـه دخـتر ، هنـگام عبـور از آن کوچه تنگ به تنـه پسـر ها خـورد !


همـان پسـر ها ، وقـتی مـن نزدیک شـدم ... 

راه را بـرای عبـور مـن باز کـردند و صـدایشـان را پایـین آوردنـد.


و همیـنطور در کوچه سـوم ،

خیـابـان ،

بـازار ..



اصـلا قبـول چشـم ها هـمه نـاپـاک ...! 


امـا ◄تــــو

چـرا با  بـی حجـابی ،

طعـمه شـان میـشوی بانـو ...؟!



بانـــــــــــــو!




پریشان است گیسویت ولی...


ولی پریشان تر از گیسوی تو پسری است که

میخواهد نگاهش را نگه دارد...


مگذار دلش را پریشانی گیسوانت بلرزاند...

شاید دل او دار و ندار بانوی دیگریست....

..................................................

            


  • mahdi ranjbar