چه زمانه ی جالبی....!!!!
حجابش برای رضاست و بی حجابی اش برای خدا.....
پس رضای خدا چه؟؟؟؟
دلمان در صحن جامع بسی رضوی شد. . .
زیارتمان قبول. . .
تا وارد گوهرشادت می شوم....
در مقابل گنبدت می ایستم...
پا هایم سست می شوند ناگاه بی اختیار می نشینم...
هوای مغزم بد ابری شده است...
چشمانم می بارند...
زبانم بند آمده ...
اما دلم . . .
دلم سوار بر موج های پرچمت به سمت خدا می رود . . .
الان یه مدته که ثبت نام مشهد شروع شده...
بیشتر بچه ها تو فکر رفتن هستن و دارن آماده میشن.
اما من هنوز تو فکر اینم که میتونم بیام یا نه!!؟؟
خیلی دلم واسه حرمت تنگ شده آقا جون....
دلم برای گنبد طلا که هیچ ، دلم برای سنگ فرش های
گوهرشادت هم تنگ شده است...
دیگر خسته شده ام از دلم...!
چقدر تنگ می شود...!